بسم الله الرحمن الرحیم

وتلک الایام نداولها بین الناس

عمرغضبناک از جا جست و خالدبن ولید و قنفذ را صدا زد و به آنان دستور داد تا هیزم و آتش با خود بیاورند.
سربازان وهابی با تانک هایشان خیابان های بحرین را بسته اند وآنها را به آتش می کشند.
عمر:در را باز کن و گرنه خانه را به آتش میکشم.
(حضرت زهرا)فرمود:ای عمر از خدای عزوجل نمی ترسی که داخل خانه ام می شوی و بر سر منزل من هجوم می آوری؟(خانه قرآن ناطق را در آتش  سوزاندند).
وهابیون به مساجد بحرین حمله می کنند و قرآنها را می سوزانند ومساجد را بر سر اهل آن خراب میکنند.
سپس در را فشار داد ودر باز شد.
شبانه در خانه های بحرینی به زور باز میشود و زنان و دختران جوان هتک میشوند.
حضرت زهرا روبروی عمر درآمده و ناله زد:یا ابتاه یا رسول الله...
زنان بحرینی فریاد می زنند: یا رسول الله، یا حسین ...
عمر شمشیر را همچنان که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوی حضرت زد.
وهابی با غلاف اسلحه به سر و صورت زنان و مردان و کودکان حمله میکند گویی سگ هاری که در طمع دریدن باشد.
فاطمه در سوگ رسول الله است.
شیعیان بحرین در سوگ دخت رسول اند.
فاطمه فریاد زد:یاابتاه...یا رسول الله..
کودکان بحرینی فریاد می زنند:یا زهرا....
عمر تازیانه را بلند کرد وبر بازوی آن حضرت زد،فاطمه ناله زد یا رسول الله...
کودکان بحرینی فریاد می زنند:یا زهرا....
ناگهان امیر المومنین برخاست و گریبان عمر را گرفته او را تکان داد برزمین زد...
یا بقیه الله جای شما اینجای روضه خالیست.
.....وامیرالمومنین را در حالیکه گریبان او را گرفتند می کشیدند نزد ابوبکر رساندند.....
مردان شیعه را دست و چشم بسته به خاک و خون میکشند...

یا بقیه الله اجرک الله فی مصیبت امک

قسمت ها ی تاریخی از کتاب اسرار آل محمد"سلیم ابن قیس" ص616