پيام
+
بار آخر که دکترراديدم اهوازبود.به شوهرم گفت اميرکمالي!ميخواهم به فکرم باشي که اگرخداخواست جنگ تمام بشودبرام يک مسجد پيداکني.شوهرم گفت:براي؟

اقاشير حفاظ
90/7/27
*تسنيم**
دکتر:زندگي.ميخوام يک مسجدي باشه که احتياج به سرايدار داشته باشد.يک اتاق هم براي من و غاده کفايت ميکند.ميخواهيم خادمي مسجدرابکنيم،جارو بکشيم گردگيري کنيم فرش بشوييم پذيرايي کنيم ازهمين کارهاپيداميکني؟شوهرم گفت شرط دارد.دکترگفت:تاچي باشد.شوهرم گفت که تاآن روز زنده بمانيد.دکترخنديدگفت:توشوخي هم سرت نميشود اميرکمالي ماحالايک چيزي گفتيم تو چراجدي گرفتي؟
.:راشد خدايي:.
براي چي؟
...حامل نور ...
خدايا ياريم کن اگر چيزي شکستم دل نباشد.... دکتر شهيد مصطفي چمران
.:راشد خدايي:.
اين چرا مال قبل از نظر شما بود