• وبلاگ : سفر نامه
  • يادداشت : جهادي 12
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام

    آخ آخ... شما مي گفتيد و من مثل روز برام مجسم مي شد... همين امروز يكي از بچه هاي شند معصومه ( از اهالي نهبندان خراسان جتوبي) بهم پيامك داد كه : چه كنم دست خودم نيست كه يادت نكنم...خواستي گل نشوي تا به تو عادت نكنم...

    واقعا معلم شدن تو اين جور روستاها خيلي سخته... مخصوصا اينكه وظيفه سنگيني كه رو دوش آدم ميذاره.اگه ميشه متن "گرم تمام ده يا آندلس" كه تو وبلاگم هست رو يخونيد.

    خوشحال ميشم نظرتون رو بدونم.

    http://basirate70.parsiblog.com/Posts/63/

    التماس دعا

    پاسخ

    بچه ها نه تنها با پيام هاشون شرمندم ميکنن،اينقدر حساسند که بايد مواظب باشي با شوخي هات نرنجن