مادر کودکش را شير ميدهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن مي آموزد ... وقتي کمي بزرگتر شد کيف مادر را خالي ميکند تا بسته سيگاري بخرد ... ... بر استخوانهاي لاغر و کم خون مادر راه ميرود تا از دانشگاه فارغ التحصيل شود وقتي براي خودش مردي شد پا روي پا مي اندازد و در يکي از کافه ترياهاي روشنفکران کنفرانس مطبوعاتي ترتيب ميدهد و ميگويد: عقل زن کامل نيست....منتظر حضورتان هستم شايد درد دل هايمان يکي باشد.
يا حق.
سلام سلام
خوبي گلم يه سوال به قول کدوم عزيز ؟؟؟؟؟؟؟؟
نمي شه اسمشو قيد کني
با حاله ولي جمله هاش يه جوريه
هوالشهيد
سلام
خداقوت
آپيم
قدم رنجه کنيد
التماس دعا