• وبلاگ : سفر نامه
  • يادداشت : اسماعيلت را قرباني کن
  • نظرات : 6 خصوصي ، 6 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    مادر کودکش را شير ميدهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن مي آموزد ... وقتي کمي بزرگتر شد کيف مادر را خالي ميکند تا بسته سيگاري بخرد ... ... بر استخوانهاي لاغر و کم خون مادر راه ميرود تا از دانشگاه فارغ التحصيل شود وقتي براي خودش مردي شد پا روي پا مي اندازد و در يکي از کافه ترياهاي روشنفکران کنفرانس مطبوعاتي ترتيب ميدهد و ميگويد: عقل زن کامل نيست....
    منتظر حضورتان هستم شايد درد دل هايمان يکي باشد.

    يا حق.

    + مريم 
    سلام جيگر از خاطرات سال هاي جنگتم بنويس همه مستفيذ بشن البته با سانسورات ويژه
    راستي به اين وب يه سري بزن گفتم ميل بدم نمي بيني
    http://sepidaaar.mihanblog.com/post/category/4
    دربارهي زنان غربي ودر بند بودن اونها.....................
    با سلام خدمت شما بزرگوار وبلاگ حامل نور دلتنگ كرب و بلاست همراهي اش ميكنيد؟؟؟؟
    + مريم 


    سلام سلام

    خوبي گلم يه سوال به قول کدوم عزيز ؟؟؟؟؟؟؟؟

    نمي شه اسمشو قيد کني

    با حاله ولي جمله هاش يه جوريه

    پاسخ

    مسيله ناموسيه وگرنه اسم تو که خيلي سخت نيس در ضمن همين که گفتم فعلا يقه خودمو گرفته بد جور دعام کن


    هوالشهيد

    سلام

    خداقوت

    آپيم

    قدم رنجه کنيد

    التماس دعا

    سلام قشنگ بود